پسر خود ساخته

نوشته های ژوزف پسر خودساخته

پسر خود ساخته

نوشته های ژوزف پسر خودساخته

نا رفیق !!!

زمین گرمم کمته
کمته آتیش خدا
بوسه ی مرگ و بچشی
بندت بشه جدا جدا

زمین گرمم کمته
تو که میگفتی من سرم
کی میشه اون گلوتو با
دشنه ی نامردی بدرم

تو که ندیدی خورشید و
پس چرا میخوای بتابی؟
مگه تو فردا نمیخوای
تو یه وجب جا بخوابی؟

آخه چیکار کرده با من
ریشه مو از جا میکنه
وقتی که نفرین میکنم
برمیگرده خودمو میزنه

هر کاری میخوای میکنی
ذل میزنی میگی اینو باش
زخم زبونم که زدی
حالا دیگه نمک نپاش

یه جوری حرفم میزنی
که من ازت بدم بیاد
آخه یه ذره فکر کنی
کی دیگه حالا جر من میاد؟

حالا هرجا که هستی
پایه هرکی نشستی
بدون این رسم رفاقت چندین و چند سالمون نبود
آخه نبود...

آخه این قلب خسته
پای یکی نشسته
اما بدون نمی دونست
میخواد بشکنه خیلی زود!

آخه ای زخم کاری
چرا آروم نداری؟
چرا می سوزی و می سازی و
میگی دردی نداری؟

بگو ....
آخه بگو...

درد نفرین تو از
درد این زخم کاری
حتی دردایی که تو زندگیه خود داری
بدتره!! ای دو رو !!!

گوشات و وا کن میشنوی
صدای خرده های من
صدای پر رو که میگه
دلت میخوات بازم بزن!

یادته بردی با خودت
این دلمو باز اسیری
خیالتو راحت کنم
نمی میرم تا نمیری!

تو که واسه مردم همش
آسمون بی دریغی
باید بگم خدمتت یه
نا رفیقی نا رفیقی!

یادم نمیره حرفات و
یادم نمیره تا هنوز
یادمه آتیشم زدی
رفتی عقب گفتی بسوز

این آخرین پست من بود، همه تون رو دوست داشتم و دارم؛ خیلی ها ازم خواستن بگم که توی وبلاگ ماداس با کی همکار بودم.
خب همه تون من رو میشناسید؛ توی وبلاگ ماداس هم من و فرزان با هم بودیم.
فرزان رو هم که همه تون شاید نشناسید اما دیدینش
برای همه مخصوصا فرزان آرزوی موفقیت دارم.


باختی

هنوز حرفای ناگفته دارم گوش کن

تو هم این زهر تلخ نفرت و نوش کن


آره تو راست میگی عشق بچه بازی نیست

همون بهتر بری ما رو هم فراموش کن


تو آبروی عاشقی رو پاک بردی

دارم جدی میگم ... برای من مردی


چقدر ساده بودم که باورت کردم

عزیزم بودی و خونم و می خوردی


تو که بریدی و دوختی و بهونه ساختی

اما بدون که تو عاشقی باختی


عشق و چه ارزون و مفت فروختی

باختی ... باختی


یاد می گیرم از تو اینو که برم به یک بهانه

اسم این کارو بزارم راه حل عاشقانه


توی اوج اشک عشقی ... یاد میگیرم که بخندم

هرکی سوخت و باخت مهم نیست ... مهم اینه من برندم


از تو آینه ساخته بودم ... به چه سادگی شکستی

تو یه کارت مونده بودم ... اما ثابت کردی پستی


من به غصه راه نمیدم ... به تو هم بها نمیدم

تو فقط یه نقطه بودی ... من تو رو ستاره دیدم