پسر خود ساخته

نوشته های ژوزف پسر خودساخته

پسر خود ساخته

نوشته های ژوزف پسر خودساخته

حیف آن بود که با رفتنش گریستم

روزگار سخت است و از آن سخت تر اشک چشمان تو


میدونی ... یه چند باری رفتم دم در خونه ی خدا

داد زدم آهای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

کجا یی ؟

میشنوی ؟

گوشات سنگین شده ؟

چرا دیگه صدای منو نمیشنوی ؟

دیگه بغضم ترکید ... داد زدم

خسته شدی خدا ؟

نکنه خوابت برده خدا ؟

نکنه از دست ما بنده ها خسته شدی ؟

آره ... خسته شدی .. نگو نه که میگم دروغ میگی خدا

چقدر واست اشک ریختم ؟

مگه دینم رو نباختم ؟

مگه عشقم رو نگرفتی ؟

مگه کمرم رو نشکستی ؟

حالا منم و یه خواهر ... د اونم بگیر دیگه خدا ... تو خوب بلدی منو تنها بزاری ... تو که خوب بلدی کمر آدما رو بشکونی

به خدا روز قیامت حقم رو ازت میگیرم خدا


نظرات 60 + ارسال نظر
توپولی پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 03:37 ب.ظ http://topoli6612.blogsky.com

من همیشه فکر میکردم خدا فقط بی معرفتیهاش و واسه من میزاره...
ولی الان دیدم انگاری خدا کلنی بی معرفته...

پویا پولادتن پنج‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 07:56 ب.ظ http://pouyap.blogfa.com

سلام ...
چی شده؟
دیگه وبلاگ "من و ماداس" رو آپ نمی کنی؟
طاهره خانم بهم گفت که اینجا مال تو هست ...
می خوای این ایمیلم رو مثل اون قبلیه هک کنی؟
من اگه بخوام می تونم جبران کنم!!
فقط کافیه به بهزاد(مصطفوی) بگم ...
موفق باشی ...

دیانا جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:23 ق.ظ http://www.n1a2s3r4i5n6.blogfa.com

سلام نازنین
از تمام ححرفهایت بوی ناامیدی میاد
ولی این بار شدیدتر!
دلم شکست!
حالم گرفت

دیانا جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:45 ق.ظ

دوست ندارم این حرفارو از تو بشنوم عزیز اصلا هم انتظار نداشتم
فکر نکنم خدا تنهات گذاشته باشه شاید امتحانت سخت شه ولی فراموشت کنه و تنهات بزاره محاله!!!
بگو امتحانم سخته
خدا اونقدر خوبه و مهربونه که از همه بیشتر دلش واسه ما می سوزه
اگر فکر می کنی دردات زیادن ببین نکنه تو عبادهات کم گذاشتی
یادت نره توی همه چیز حکمته و هیچ چیز بی حکمت نیست
شاید بخوای بگی تو شکستنه کمرت چه حکمتی باشه؟
منم می گم واسه امتحانه صبره تواه!!
اگه با هر اتفاق اینو به خودت تلقین کنی که آره این قسمته منه تحمله دردات آسونتره!
ببخشید اگه زیاد حرف زدم این رو هم می دونم که با این دردی که شما داری حرفام چیزی رو دوا نمی کنه
ولی بدون من و امثال منو داری که ندیده دوسته داشته باشن و بهت احترم بزارن!
بهم سر بزن
به خدایی می سپرمت که حتی شکایتشو به خودش میکنی
بای

ماندانا جمعه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:58 ب.ظ http://www.manii.persianblog.com

سلام .... بعضی وقتا ... باید خیل چیزا رو تحمل کرد .... و البته همه نمی تونن ..... شما سعی کن بتونی ....و این یک اراده وی می خواد .....من هم به روزم ...

مرجان شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 12:17 ق.ظ http://usaf.blogfa.com

سلام عزیزم

نوشته هاتو خوندم ولی ناراحت شدم

گله از خداوند این هم یک نوع حرف زدن با خداست ولی کمی صبور باش
معلومه خدا خیلی دوستت داره

خیلی خوشحال شدم بهم سر زدی بازم منتظرتم

خداحافظ عزیزم

نسیم شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 07:25 ق.ظ http://narmafzarkids.blogsky.com

گفتند: شکست یعنی تو یک انسان در هم شکسته ای!
گفتم: نه ! شکست یعنی من هنوز موفق نشده ام.
گفتند شکست یعنی تو هیچ کاری نکرده ای.
گفتم نه! شکست یعنی من به اندازه کافی چیزی یاد نگرفته ام.
گفتند : شکست یعنی تو یک آدم احمق بودی.
گفتم نه! شکست یعنی من به اندازه کافی جرات و جسارت داشته ام.
گفتند : شکست یعنی تو دیگر به آن نمی رسی.
گفتم : نه شکست یعنی می باید از راهی دیگر به سوی هدفم حرکت کنم.
گفتند : شکست یعنی تو حقیر و نادان هستی
گفتم: شکست یعنی من هنوز کامل نیستم.
گفتند: شکست یعنی تو زندگیت را تلف کردی.
گفتم: نه! شکست یعنی من بهانه ای برای شروع کردن دارم.
گفتند: شکست یعنی تو دیگر باید تسلیم شوی!
گفتم : نه! شکست یعنی من باید بیشتر تلاش کنم.

آبجی ندا شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:20 ب.ظ

قصه ی بودن من
حدیث برگی در باد
طعم تنهایی من
به تلخی یه فریاد
اگه با من غربت
همه غمزده هاست
اگه هر شکستنم
یه شکست بی صداست
واسه پرپر زدنم گریه نکن
واسه ویرون شدنم گریه نکن
واسه من گریه نکن
اگه با من تنت رو تو قاب سنگی دیدی
بعد من شعر منو به آینه ها یاد می دی ...
اگه با من سکوت یه تک درخت تنهاست
بعد من خاطره هام ترانه ی عاشق هاست
رفتنم مرثیه ی قدیمی رفتن نیست
رفتنم موندنمه ، حکایت مردن نیست
واسه من گریه نکن...

آبجی ندا شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:28 ب.ظ

گوش کن دورترین مرغ جهان می خواند
شب سلیس است و یکدست و باز
شمعدانی ها
و صدا دار ترین شاخه فصل ‚ ماه را می شنوند
پلکان جلو ساختمان
در فانوس به دست و در اسراف نسیم
گوش کن جاده صدا می زند از دور قدمهای تو را
چشم تو زینت تاریکی نیست
پلکها را بتکان کفش به پا کن و بیا
.......(یک لحظه ساکت شو...بس که فریاد می زنی و خدا را می خوانی صدایش را نمی شنوی....هیس! فریاد خدا می آید...می شنوی؟ او ترا می خواند.....)

آبجی ندا شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:39 ب.ظ

زندگی خالی نیست
مهربانی هست سیب هست ایمان هست....

ازاده شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 05:57 ب.ظ http://nisha.blogsky.com/

سلام،خوبی؟مثل همیشه وبلاگت حرف نداره...
اما صبر داشته باشی برنده ای،همیشه!

شیوا شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:16 ب.ظ http://to-setaram-shodi.blogfa.com

سلام. بلاگت خیلی جالبه
به منم سر بزن
نظرتم در مورد تبادل لینک بگو؟

شیوا یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 05:27 ب.ظ http://to-setaram-shodi.blogfa.com

من تورو لینک کردم
ممنون که اومدی

دیانا یکشنبه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:48 ب.ظ http://www.n1a2s3r4i5n6.blogfa.com

میان خوشه و خورشید
نهیب داس از هم درید
میان لبخند و لب
خنجر زمان در هم شکست!
--------------
سلام عزیز ممنون بهم سر زدی به منه تنها!!
نمی دونم چی بگم شما راست میگی من در مورد شما هیچی نمی دونم پس حقه قضاوت نداشتم!
ولی امیدوارم هر مشکلی داشته باشی اونقدر قوی باشی که باهاشون کنار بیای و حل شون کنی
موفق و سلامت باشی
عزیزی

دیانا دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:27 ق.ظ http://www.n1a2s3r4i5n6.blogfa.com

آموزگار نیستم
تا تو را بیاموزم چگونه دوست بداری
ماهیان به آموزنده ای نیازمند نمی شوند
تا بیاموزند چگونه شنا کنند
و گنجشکان به آموزنده ای نیازمند نمی شوند
تا بیاموزند چگونه پرواز کنند
پس تنهایی شنا
و به تنهایی پرواز کن
که عشق را تبانی نیست
و بزرگترین عشاق تاریخ
خواندن نمی دانستند !!!!!!!

دیانا دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:27 ق.ظ

بیا تا برایت بگویم

تا چه اندازه تنهایی من بزرگ است

وتنهایی من شبیخون حجم تو را

پیش بینی نمی کرد!!

دیانا دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:28 ق.ظ


تا جهان باشد نخواهم در جهان هجران عشق
عاشقم بر عشق هرگز نشکنم پیمان عشق
تا حدیث عاشقی و عشق باشد در جهان
نام من بادا نوشته بر سر دیوان عشق

دیانا دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:30 ق.ظ

فروغ:
گهواره ی دو چشم سیاه تو
آرامگاه کودکی من بود
گوئی مرا چو در دل شب زادند
در دل من چراغ عشق تو روشن بود
جفت منی که بسته به من بودی
وز من تو را نادیده جدا کردند
آنگه چو گریه های مرا دیدند
نام تو را دوباره صدا کردند
چون غیر (او) نبود تو را نامی
,عمری تلاش در پی او کردم
بی آنکه هرگزت بتوانم یافت
با خواب و با خیال تو خو کردم
در هر رخی که رنگ جمالی داشت
سیمای آشنایه تو را دیدم
در هر دلی که چشمه ی عشقی بود
تصویر دلربای تو را دیدم
اما اگر تو زاده شده ای با من,,
از پیش من چگونه سفر کردی؟
چون چشم من همیشه تو را می جست
از چشم من چگونه حذر کردی؟
امروز آفتاب امید من
در نیمروز زندگی خویش است
حیران به راه رفته فرو مانده , اندیشه می کند !
که چه در پیش است؟
آه , ای کسی که دل به تو می بندم
آیا تو نیز شاخه ی بی برگی
آیا تو ای امید جوان مانده
همزاد جاودانه ی من مرگی؟
------------------------
سلام ممنون سر زدی بازم بیا
خوشحالم کردی
راستی آی دی تو می خوام دوست دارم باهات هم صحبت شم مایل بودی خوشحال می شم
موفق باشی
بای

فرشته دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 07:27 ق.ظ http://asbedesid2.blogfa.com

سلام نوشته هات با همه فرق میکنه واسم جالب بود خسته نباشید

[ بدون نام ] دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:16 ق.ظ http://narmafzarkids.blogsky.com

سلام . می خواهی تولد دوست بیایی ؟ خوب باشه من منتظرم

علی دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:06 ب.ظ http://takotanhazirebaroon.blogsky.com

سلام...

amin دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:39 ب.ظ http://amin5552.blogfa.com

سلام.....
۱- داداشی ممنون اومدی وبم
۲- والا اولین باره اومدم یه کم ناآشنام اما خیلی زیبا نوشتی مخصوصا این قسمت((عشقم و ازم گرفتی))
۳ - دادا منم مثل توهستم....یعنی شاید وجح تشابوهمون همینه که هر دو نا امیدم((گریه))

amin دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:40 ب.ظ http://amin5552.blogfa.com

اما دادایی واسه اینکه یه کم حال و هوامون عوض شه یه جک:
مزده مزده المبیک حوزه علمیه قم اغاز شد :از علاقمندان دعوت میشود در رشته های 1:طناب زنی با عمامه 2: پرش از حوض با عبا 3: پرتاب مهر 4:وضوی سرعتی 5:دوی صد متر با نعلین 6: نماز استقامت 7:خوردن لوبیا و نگه داشتن وضو 8:بالا رفتن از منبر با چشم بسته شرکت نمایید :ی:ی:ی

amin دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:41 ب.ظ http://amin5552.blogfa.com

دادایی دیگه باید رفت امید وارم بازم بیای
خوش باشی
می بینمت...
بابای :-*

[ بدون نام ] دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 04:42 ب.ظ

salam mamnoon az nazaret matlabat ghashange ba esme khodet mizarameshoon tooe blog baziasho albate age mael nisti begoo ke nazaram mamnoon babye

آیه دوشنبه 18 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 07:08 ب.ظ http://www.yaldatarin.logfa.com

سلام ژوزف...فکر نمی کنم خدا ما رو فراموش کرده باشه...یادت نره تو دوران سختی اگه خدا رو کنار خودمون نمی بینیم واسه انه که تو آغوشش حل شدیم...

مهرداد سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:07 ق.ظ http://mehr121.blogfa.com

سلام
اولین بار میام اینجا و اگه برات مهمه چطور از نظرات توی یه وبلاگ
ولی با هم آشناییم خیلی زیاد اونقدر که من می تونم خدا باشم و تو خدای من
امیدوارم حرفای منو بفهمی اگه اومدی به وبلاگ من نوشته های آریامهر رو بخون آخه یه نویسنده جدید اومده می خوایم جنگ نوشته ها رو راه بندازیم اون از سبزترین ها بگه و من از دورترین ها
به هر حال نوشته های قدیمی منو بخونی بیشتر با حرفام آشنا می شی

تا بعد

فرشته سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:11 ق.ظ http://fereshteh2005.blogfa.com/

آقا ژوزف ازاین که به خونه من سر زدی ممنونم
وبلاگ تو هم خیلی قشنگه
به امید دیدار مجدد
خداحافظ

آرزو سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 02:43 ق.ظ http://dostan.blogsky.com. http//arezoodoosetdaram.blogfa.com

سلام سلام دوست عزیز خوبی؟ اول ممنون که به من سر زدی..و حرف آخر اینکه اونی که بدی میکنه خدا نیست اونی که عشق و دینتو گرفت خدا نیست خدا خیلی مهربونه و اگه چیزی رو اون ازت گرفته بدون خودش داده و تو بندشی ...آرزومند آرزو هایت آرزو

لیلا(م.ف.) سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 04:19 ق.ظ http://bigonahi.blogfa.com

راستی منم به گرفتن حقم تو اون روز ازش افتادم ولی...

بعدش از احمقانه بودنش خندم گرفته!

شاید یکی از تلخترین خنده هام بود!



یا حق!

ستاره سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:28 ق.ظ http://kolbe-roya.blogsky.com

سلام وایییییییییییی مرسی شعرت خیلی قشنگ بود موفق باشی شعر عمومی می زنی حالاااااااااااا

اشکان سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 09:03 ق.ظ

از زحمتی که کشیده بودید، سپاسگزارم.

اشکان سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 09:05 ق.ظ http://www.barikeh.blogfa.com

با آرزوی توفیق برای قلم و قدم شما

یاس ۱۳ و نانا سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 12:48 ب.ظ http://yas13nana.blogfa.com

سلام



پیش ما بیا هرروز آپیم.

موفق و پیروز باشی

چرک نویس سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 12:57 ب.ظ http://www.rapport.blogfa.com

دست شما درد نکنه باشعر تا حدودی ریباتون

مهرداد سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 01:18 ب.ظ http://mehr121.blogfa.com

برات مهمه؟
اینم بذار به حساب یه جبر که من تو رو پیدا کردم
به عصیانت ادامه بده و اگه خواستی به منم اعتماد کن
دلم تنگ است
دلم از شوره زار هستی پوج و خیالی غرق نیرنگ است
دلم...
یه بار نوشتم شما عادت نداری نظرات رو بخونی و نخونده جواب می دی
از نظرات یه وبلاگ

فعلا

فرشته سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 01:57 ب.ظ http://asbedesid2.blogfa.com

ما که در دوره ی خود هیچ ندیدیم وفا بعد ما هر که وفا دید ز ما یاد کند به وبلاگ منم سر بزن

mishoolack سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 04:02 ب.ظ http://mishoolack.blogfa.com

ghashang booood

عسل سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 06:37 ب.ظ http://mehdi-afsar.blogfa.com

متنهاتون عالیه.ای ول
عشق از ازله ازل بوده تا ابد ُ ابد هم هست
ممنون به ما سرزدید

فرشته سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:07 ب.ظ http://asbedesid2.blogfa.com

خیلی ممنون که به وبلاگ من سر زدی نوشته هات غم تو دل آدم میاره کاش حالت به غمگینی نوشته هات نباشه

سامان سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:27 ب.ظ http://www.boy-girl-ksc.blogfa.com

salam chetori merc ke nazar dadi web loge ghashangi dari

سحر سه‌شنبه 19 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:32 ب.ظ http://sahar201.blogfa.com

سلام دوست عزیز
نا امید نباش
در نا امیدی بسی امید است
پایان شب سیاه سپید است

نفیسه چهارشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 12:32 ق.ظ http://nafiseh85.blogfa.com

گویند که خدا همیشه با ماست
ای غم نکند خدا تو باشی؟؟؟!!!
سلام
نوشتتون خیلی ناراحتم کرد .امیدوارم از ته دل نباشه.
راستی مرسی به من سر زدید.خوشحال می شم بازم نظر بدید.

شهاب چهارشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:58 ق.ظ http://setareh1000.blogfa

یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض

پادشاهی کامران بود از گدائی عار داشت

لیلا(م.ف.) چهارشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:29 ق.ظ http://bigonahi.blogfa.com

یه بهانه...توی اوج اشک خندیدن!

آپم.


:)


یا حق!

مرد شعر چهارشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:47 ق.ظ http://www.poetriman.blogsky.com/


خدایا اگر من به تو ناسزا گفته ام
بدان خسته جانم ز دنیا به من حق بده

چه دانم چه خواهم کجایم برین ملک تو
ز تو خسته ام من خدایا به من حق بده

ممنون که به من سر زدین پوزف جان
شعرت خوب بود راستی تو مسیحی هستی؟

مرد شعر چهارشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:50 ق.ظ http://www.poetriman.blogsky.com/

ببخشید ژوزف اشتباهی نوشته بودم اسمتو.. معذرت

لیلا(م.ف.) چهارشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:58 ق.ظ http://bigonahi.blogfa.com

خدای من ؛حق؛ است!

من می بینمش!

آپم.



یا حق!

فرشته چهارشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 12:03 ب.ظ http://asbedesid2.blogfa.com

سلام مرسی از اینکه به من سر زدی اگه کمکی از من بر میاد حتما بگو یه سوال تو چرا این جوری شدی؟

ریحانه چهارشنبه 20 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 12:05 ب.ظ http://www.spring007.blogfa.com/


سلام دوست عزیز

انقدر نامید نباش میدونی هر طور که به زندگی نگاه کنیم

همونطور میشه پس سعی کن امیدوار باشی و بدون که

هر چی که تو زندگی واسمون پیش میاد مصلحتمون در

اونه. موفق باشی به من هم سر بزن خوشحال میشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد